-
زندهباد پرتکنندههای حواس
پرسیدم: کی بود که برای اولین بار ذهنیت ما رو نسبت به حواسپرتیها منفی کرد؟ گفت: چطور؟ پاسخ دادم: چون واقعا زندگی بدون حواسپرتیها خیلی خستهکننده، کسلکننده و گاهی ترسناک میشه. تو آماج مشکلها اگه نتونی حواست رو پرت کنی، تهتر میری. موقع تمرکز کردنها اگه نتونی ذهنت رو پرت و پلا کنی عمیق فرو…
-
جوانتر شدم
تو کافه نشسته بودیم و داشتیم صبحانه میخوردیم که یهو گفت: زینب، من چند سال جوونتر شدم؟ سرم رو بالا اوردم، نگاهش کرد و نزدیک بود از فشار خنده اون لقمه املت، پایین نرفته مسیر برعکس رو طی کنن و تو صورتش پرتاب شه که خودم رو مدیریت کردم و با چشمهای گرد شدهٔ کنجکاوگونه…
-
قدرت بیان
در حالیکه داشت با عشق از فیلمی که ساخته و سختیهایی که یکی یکی ازشون عبور کرده و انگشت شصتش رو روانهٔ تک تک اونا کرده تعریف میکرد. میگفت با دوستم کنار آتیش نشسته بودیم، چای مینوشیدیم و گل میگفتیم و گل میشنفتیم که یهو به دوستم گفتم: مجید، به نظرت آخر عاقبت فیلممون چطور…